کارت بازی و کتاب مقدس
ریچارد میدلتون ، یک سرباز ایالات متحده در مراسم عبادت شرکت می کرد و به جای اینکه کتاب مقدس را بیرون بیاورد ، یک عرشه کامل از کارت های بازی را در مقابلش پهن کرد. هنگامی که یک افسر به او گفت که آنها را کنار بگذارد ، او این دستورالعمل را رد کرد. وی را به دلیل اینکه امتناع به عنوان رفتار ناشایست در نظر گرفته شد ، به ماژور معرفی کردند. هنگامی که از میدلتون توضیح خواستند به او گفتند اگر می تواند توضیحی قابل قبول ارائه دهد مجازاتی در کار نخواهد بود.
او برای سرگرد و دادگاه توضیح داد که تازه در هشت روز راهپیمایی بوده است. او پول کمی داشت که بتواند با آن در وسایل ضروری خرج کند. یک مرد به سختی می تواند هزینه غذا ، نوشیدنی ، شستشو یا سایر مایحتاج خود را پرداخت کند یا یک کتاب مقدس یا هر کتاب دعایی بخرد. میدلتون کارتهای خود را بیرون آورد و در مورد استفاده از کارتهای خود در حین خدمت توضیح داد.
“آس به من یادآوری می کند که یک خدا وجود دارد. این دو و سه من را به یاد پدر ، پسر و روح القدس می اندازند. این چهار نمایانگر چهار انجیلی است - متی ، مارک ، لوقا و جان. این پنج نفر مرا به یاد پنج باکره عاقلی می اندازد که به آنها دستور داده شد چراغ های خود را مرتب کنند. ده نفر بودند اما پنج نفر عاقل بودند و همانطور که به آنها گفته شد عمل کردند و پنج نفر احمقانه بودند.
“این شش مورد نشان دهنده زمانی است که خداوند در خلق زمین و بهشت اختصاص داده است. این هفت به من می گویند که حتی خداوند برای استراحت وقت گذاشت. این هشت یادآور هشت انسان صالحی است که از طوفان در امان مانده بودند - نوح و همسرش و سه پسر و همسرانشان. این نه نفر مرا به یاد ده جذامی می اندازد که به دنبال شفا بودند. فقط یک نفر برگشت تا از عیسی تشکر کند. نه نه اما در مورد آنچه که اتفاق افتاده بود به همه گفت. این ده یادآور ده فرمان داده شده به موسی است. '
“ملکه مرا به یاد ملکه سبا می اندازد که برای جستجوی حکمت خود نزد سلیمان رفت. پادشاه من را به یاد پادشاه بزرگ آسمان و زمین می اندازد. knave (جک) شخصی است که میدلتون را به دادگاه آورده است. '
تعداد نقاط روی یک عرشه کارت 365 تعداد روزهای سال است. 52 کارت تعداد هفته های سال را نشان می دهد. ترفندهایی که می توان در یک عرشه به دست آورد 13 نشان دهنده ماه های سال است. سرانجام ، این عرشه کارت ها کتاب مقدس من ، کتاب المان و کتاب دعای من است. '
سرگرد به افراد خود دستور داد میدلتون را سرگرم کنند. قرار بود پول و غذا برای او فراهم کنند. سرگرد او را یک همکار باهوش اعلام کرد.