چرا ما بازی می کنیم ، قسمت 2

post-thumb

هفته گذشته شروع به دریافت انگیزه گیمر کردیم. ما در مورد چالش و مسابقه نادرست قدم زدن آن ، دو تا از رایج ترین مشوق ها ، بحث کردیم. امروز ، ما در راه شکل گیری یک مدل کلی برای آنچه ما را به حرکت در می آورد ، به دو مورد دیگر نگاه می کنیم.

شاید کمتر از دو محرک اول معمول باشد ، با این وجود خلاقیت یک نیروی محرکه مهم در روان گیمر است. اگرچه در آغاز بازی به نظر یک عمل خاص خلاقانه نمی رسد ، اما آنچه که با قوانین رسمی و سیستم های ساختاری آن وجود دارد ، فضای بیان بیشتری نسبت به آنچه تصور می شود وجود دارد. برخی از بازی ها مستقیماً از طریق ارائه های منحصر به فرد یا موضوعات هنری به این بازی می پردازند. بازی های موسیقی و بسیاری از عناوین Sim اساساً فقط رسانه هایی هستند که اتفاقاً توسط یک سیستم رایانه ای قوانین اداره می شوند. سایر خلاقیت ها بازی خود را در بازی های چند نفره پیدا می کنند. تجهیزات ورزشی و ترکیبات تزئینی مدرن MMORPG به میلیون ها نفر رسیده است. گیمر Creatively Motivated از طراحی چگونگی شخصیت آنها و همچنین تغییر نحوه تعامل با محیطشان لذت می برد. گیمرهای دارای انگیزه خلاقانه در صورت دسترسی به فروشگاه ها رشد می کنند. هر چیزی که شامل درجه بالایی از بیان ، دکوراسیون یا یک م abstractلفه انتزاعی بزرگ باشد ، آنها را به خود جلب می کند. آنها در محیط های بازی که صرفاً توسط اعداد اداره می شوند و در مواردی که ارائه آنها بسیار همگن است ، پژمرده می شوند.

گرچه ما بعضی اوقات دوست نداریم آن را بپذیریم ، فرار از خواب انگیزه ای است که در قلب هر گیمری زندگی می کند. با طراحی ، یک بازی یک جهان ذاتاً متفاوت ایجاد می کند. حتی بازی هایی که به عنوان یکی از اهداف اصلی خود شبیه سازی برخی از جنبه های دنیای واقعی هستند ، بازیکن را به نقشی تبدیل می کنند که برای آنها هیجان انگیزتر از بازی های خود است. فرار در نقش ماجراجو ، خلبان ، کوارتر یا حتی نگهبان حیوانات وحشی تقریباً برای هر گیمری انگیزه ایجاد می کند. Escapism گیمرهای با انگیزه به دنبال بازی هایی هستند که محیط غنی ، جامع و واقعی باشد. آنها در دنیاهایی رشد می کنند که تعلیق ناباوری در آنها زیاد است ، جایی که می توانند خود را در عمق و پیچیدگی در دسترس خود از دست بدهند. آنها به سمت نقش آفرینی و شبیه سازی گرایش پیدا می کنند ، محیط هایی که جهان غنی و باورپذیر است. آنها تمایل دارند از بازیهای انتزاعی که در واقع باور کردن یا درک آن دشوار است ، خودداری کنند. این یک نوع تناقض عجیب است که mmorpgs ، با سابقه فوق العاده عمیق و جهان گسترده خود ، به اندازه RPG خالص برای گیمرهای انگیزه Escapism جذاب نیست. این اثر از جنبه چند نفره ناشی می شود. بازیکنانی که در یک کانال عمومی در مورد موضوعات خارج از بازی یا بدتر از آن در مورد جنبه های مکانیکی و عددی دنیای بازی صحبت می کنند ، ممکن است تجربه فرار از دست را از بین ببرد و باعث شود آنها به دنبال شخصیت های غیر بازیکن یا دیگران باشند که انگیزه آنها را دارند.

از نکات منفی گریختن چیزهای زیادی ساخته شده است. گیمری که زمان زیادی را در دنیایی که مربوط به خودش نیست می گذراند ، می تواند ارتباط خود را از دست بدهد. این نوع جدا شدن از واقعیت می تواند منجر به انواع مشکلات کار ، مدرسه و روابط شخصی شود. این بدان معنا نیست که فرار از خود یک امر ناسالم است. این یک قسمت اساسی از تجربه انسانی است. دلیل تعطیلات ، تماشای حرکات ، لذت بردن از رویدادهای ورزشی یا اردو زدن ذاتاً فرار از دسترس است. ما به عنوان مردم ، اغلب از موارد زیادی در زندگی راضی نیستیم. طبیعی است که به دنبال فعالیت هایی برویم که به ما امکان می دهد چیزی خارج از روزمره خود را تجربه کنیم. بازی تفاوتی ندارد. با این حال ، ما به عنوان گیمرها ، یک جامعه غالباً سوtood تفاهم هستیم. ما هم به خود و هم به جهانیان مدیون هستیم که هم باید با اطلاعات بجنگیم ، هم واقعیتهای مثبت بازی و فرهنگ گیمرها را گسترش می دهیم و هم اینکه با وسواس درونی می جنگیم. مهم نیست که یک بازی به عنوان یک جایگزین مناسب برای دنیای واقعی به نظر می رسد ، در نهایت ، فقط یک سرگرمی است. هر چند وقت یک بار آن را بگذارید.

هفته آینده ، ما با تعامل اجتماعی نتیجه می گیریم. سپس ، ما به نوعی نظریه واحد در مورد همه اینها خواهیم پرداخت.