چرا ما بازی می کنیم ، قسمت 3

post-thumb

در قسمت 2 این مجموعه نگاهی به Creative Expression و Escapism ، دو محرک قابل توجه گیمر مشترک بیندازیم. هفته قبل از آن ، ما چالش و رقابت را پوشش دادیم. این هفته نگاهی داریم به Socialization و سعی می کنیم همه آن را به هم گره بزنیم.

تعامل اجتماعی موضوعی است که ما گیمرها در آن کمی استاتیک از همتایان غیر بازی خود می گیریم. گاهی اوقات به این دلیل است که آنها اولویت های متفاوت را برای درون گرایی اشتباه می گیرند. اینکه بخواهیم در مورد محاسن نسبی Plaguelands Western در برابر Winterspring به عنوان یک محل سنگزنی پست 55 صحبت کنیم ، با این که بخواهید در مورد قدرت ثانویه بیل صحبت کنید ، تفاوتی ندارد ، فقط یکی از آنها مربوط به مخاطبان تا حدودی باریک است (وقت بگذارید.) هر چند گاهی انتقاد شایسته است. ما تمایل داریم که از نظر اجتماعی مردمی ناجور باشیم ، تا حدی به این دلیل که سرگرمی هایی که در آن مقدار قابل توجهی از وقت خود را سرمایه گذاری می کنیم ، دارای قوانین سختگیرانه حاکم بر اکثر تعاملات است که باعث می شود آنها آموزش نادرستی برای واقعیت چرخش گفتمان بشری داشته باشند. برای برخی از گیمرها ، تعامل اجتماعی موجود در تجربه بازی انگیزه اصلی است.

فعالیت اجتماعی در بازی در بسیاری از سطوح رخ می دهد. در سطح بسیار پایین ، بازی می تواند تقویت کننده گروه های اجتماعی موجود باشد. به این فکر کنید که گروهی از دوستان برای انجام یک بازی رومیزی یا برخی از Half Life دور هم جمع شده اند. فعالیت های اجتماعی موجود در بازی های آنلاین مدرن می تواند دامنه بسیار گسترده تری داشته باشد. mmorpg ها ، که به نظر می رسد بحث در مورد وضعیت فعلی بازی همیشه جلب توجه می کند ، اساساً گروه هایی از افراد هستند که از قبل دارای پیوند مشترک اصلی هستند. دوستی های شکل گرفته از طریق همکاری آنلاین و رقابت دوستانه می تواند یکی از بزرگترین قرعه کشی های اینگونه بازی ها باشد. هر کسی که بعداً دیرتر از آنچه باید بیدار مانده باشد به دلیل اینکه صنف آنها به آنها احتیاج داشت یا کسی از آنها خواسته است که این تجربه را داشته باشد. این روابط آنلاین نه کمتر از آنالوگ های آفلاین واقعی هستند و نه از اهمیت کمتری برخوردارند. با این حال ، آنها متفاوت هستند.

تعاملی که در درون یک بازی انجام می شود ، ساختاری دارد و اغلب ، گیمرهای آنلاین فقط بخشی از یکدیگر را می بینند. پیوند عمیق گروهی که حول یک فعالیت خاص تشکیل شده اند دشوار است به عنوان یک گروه از دوستان که فقط به منظور حمایت از یکدیگر وجود دارند. برای جلوگیری از مراجعه به دیاگرام در مورد فراموش نشدن عزیزان واقعی خود ، ما از این سلسله تفکر پیروی خواهیم کرد. نکته مهم این است که برخی از بازیکنان بازی کاملاً دارای انگیزه اجتماعی هستند. چنین افرادی بصورت آنلاین رشد می کنند ، جایی که می توان با بازیکنان دیگر ملاقات کرد و با آنها ارتباط برقرار کرد. برای این افراد هرچه م componentلفه اجتماعی بازی سنگین تر باشد ، بهتر است. جالب اینجاست که بسیاری از بازی ها با درجه پیچیدگی اجتماعی بالایی نیز دارای پیچیدگی های ریاضی زیادی هستند که ممکن است گیمرهای دارای انگیزه اجتماعی را از خود دور کند. به شکل خالص ، این نوع گیمرها به دنبال تجربه ای هستند که مرز بازی ها و محیط چت را از بین ببرد.

چالش رقابت. ایجاد. در رفتن. اجتماعی شدن پنج انگیزه متفاوت که همه با هم ترکیب می شوند و انگیزه یک گیمر خاص را تشکیل می دهند. مطمئناً می توانیم چیزهای بیشتری اضافه کنیم ، اما این موارد فعلاً انجام می شوند. خوب با این کجا میریم؟ من مجبور هستم خودم را از ترسیم نقشه پنج ضلعی و ترسیم گیمرهای منفرد در پنج محور انگیزشی محروم کنم. اگرچه ظاهری شسته و رفته به نظر می رسد و ممکن است یک موضوع جالب برای یک متن نقش آفرینی باطنی باشد ، اما ما را به جایی نمی رساند.

یک راهکار مفیدتر ، شاید این باشد که به آنچه در ما انگیزه فردی دارد فکر کنیم. شناختن خود و اینکه چه چیزهایی به شما کمک می کند می تواند به شما کمک کند بفهمید چه نوع بازی هایی را باید انجام دهید و مهمتر از همه ، هرگز چیزی جز سرخوردگی به شما نمی دهد. درک انگیزه های دیگران می تواند بینشی به ما بدهد که به ما در برقراری ارتباط بهتر کمک می کند. بحث های زیادی در مورد اینکه در بازی های آنلاین چه کاری باید انجام شود وجود دارد زیرا انگیزه اعضای مختلف حزب متفاوت است. یک خلاق و یک چلنجر به احتمال زیاد از یک شب غرق شدن در زندان به دنبال همان فعالیت ها نیستند. و همچنین یک Escapist و Competitive حتی به یک شکل در مورد یک بازی صحبت نمی کنند. از نظر یکی ، یک بازی ممکن است جهانی باشد که در انتظار غوطه ور شدن او است. برای دیگری ، یک بازی ماتریسی از اعداد است که منتظر حل و فتح هستند. همه ما کمی از هر یک از خود را داریم و اگر بتوانیم درک کنیم چه چیزی ما را به حرکت در می آورد هم می توانیم با یکدیگر تعامل بهتری داشته باشیم و هم لذت بازی را بیشتر کنیم.